پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب خرید کتاب

تازه‌ترین نوشته

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

تصویر
پوستر سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در مصلی تهران انوار عظیم لزوما نشانه‌های خوش نیستند، گاهی باید از آن‌ها به تاریکی گریخت، تا اندک نوری یافت و جان بدان آرامش بخشید   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. خبر برگزاری سی‌امین نمایشگاه قرآن به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود، که پسرخاله‌هایم با من تماس گرفتند و گفتند که به آن‌جا برویم. برنامه کوچکی که قرار بود داشته باشیم، با اضافه شدن خاله‌هایم و همسران و بچه‌های‌شان، و دایی و زن‌دایی‌ام تبدیل به یک دورهمی خانوادگی نسبتا بزرگ به مناسبت سیزده‌به‌در شد. من هم به «م.ح»‌ گفتم که ببینم چه می‌کند، و او گفت که اگر بتواند خودش را خواهد رساند. این بود که روز دوم نمایشگاه همگی به سوی آن شتافتیم. ( خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا): «سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن نقد و بررسی می‌شود» ) من و احمد پیش از این‌که دیگران از ماشین‌ها پیاده شوند و بیایند، رفتیم و کمی قدم زدیم و بخش‌های مختلف را به سرعت از نظر گذراندیم. محتوای نمایشگاه نسبت به سال‌های قبل بسیار کمتر شده بود و نشرهای کمتری حضور

جاده گم‌شده : قسمت ۱۰ : بی‌وطنی در میان وطن‌های گم‌شده

تصویر
ورودی مرکز تبادل کتاب، از دور (تصویر از نقشه بلد ) گاهی لازم است که در فضایی کوچک، به سراغ ماجراجویی‌ای بزرگ در اوطان واژگان برویم! اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. قرار بود فردای ماجراجویی قبلی بروم و چند کتاب دیگر را برای «ارغوان» پیدا کنم ( برای آشنایی اندکی بیشتر با «ارغوان» می‌توانید به  قسمت دوم مجموعه کتاب‌خانه مدفون  و قسمت نهم همین مجموعه  مراجعه کنید. )، اما نشد. کارهای زیادی برایم پیش آمد و «م» هم نمی‌توانست همراهم بیاید. به جای رفتن دنبل کتاب‌ها، سری به یکی از مساجد زدم تا از کلاس‌هایی که در آن برگزار می‌شود خبر بگیرم. چیزهای جالبی دیدم، که خیلی‌های‌شان ربطی به کلاس‌هایی که قرار بود لیست کنم نداشتند! اولین چیزی که توجهم را جلب کرد، آسانسور رنگ‌پریده و کوچک مسجد بود که در وسط آینه مقابل درش صلواتی نوشته شده بود و در طی حرکتش موسیقی سریال امام علی را پخش می‌کرد. وقتی به طبقه کلاس‌ها رسیدم، با مسئول دوره‌های مسجد مواجه شدم: خانمی مانتویی که به شدت با عشوه صحبت می‌کرد، در حدی که معذب شده بودم. در حین صحبت‌هایش مرا به دفت

جاده گم‌شده : قسمت ۴ : گامی در آشفتگی زندگی نظم‌یافته شهری

تصویر
تهران شلوغ؛ البته مسئله اصلی این است که تهران، شهر عظیم پرپیچ‌وخم، پر است از عکس‌های باکیفیت برج میلاد، و دیگر مناطق به کلی از یاد رفته‌اند، وگرنه حالا به جای این عکس، عکسی باکیفیت از نارمک یا میدان هفت‌حوض شلوغ را می‌دیدید... گام برداشتن، مهم‌تر از هدفمند گام برداشتن است!   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. بر خلاف قسمت‌های قبل، جریان این ماجراجویی از وسطش آغاز می‌شود و همین‌طور قرار است تکه‌تکه‌های پراکنده را در انسجامی عجیب، برای تشریح و توصیف محله‌ای عجیب‌تر، شاهد باشیم. این ماجراجویی، قرار بود خرید کوتاه و سریع یک بطری آب‌انار و فلفل مخروطی قرمز شیرین باشد، که ناگهان سر از ناکجا درآوردیم و یک آن متوجه شدم که مشغول یادداشت‌برداری در سوز سرمای زمستان، با انگشتانی سرخ و کبود و یخ‌زده هستم. *** با «م.ر» از خانه بیرون زدیم تا اطراف را به من نشان بدهد و آب‌انار بگیریم، و به دنبال فلفل‌هایی که در مقدمه ذکر کردم هم بگردیم. فلفل خاصی بود و خیلی از میوه‌فروشی‌ها حتی نمی‌فهمیدند که چه می‌گفتیم! «م.ر» هم که برای خریدن آب‌انار عجله‌ای ند

مقاله : کتاب‌خوانی و پیشرفت اجتماعی

تصویر
 تصورات غلط جامعه در باب کتاب‌خوانی ایده‌آل در حوزه کتاب‌خوانی و پیشرفت اجتماعی، باید به مسائل دیگری هم -غیر از آن‌چه در توییت ذکرشده آمده بود- توجه کرد؛ برای مثال: چرا کتاب خواندن اهمیت دارد؟ چگونه می‌توان خوب کتاب خواند؟ چگونه می‌توان یک کتاب خوب را از کتاب بد تشخیص داد؟ آیا همه افراد جامعه دارای چنین قدرت تشخیصی هستند؟ مردم چه‌طور باید این قدرت تشخیص را کشف و کسب کنند؟ آیا آموزش کافی در این زمینه وجود داشته؟ هزینه کتاب خوب چه‌قدر است؟ آیا تمام رمان‌های کلاسیک، رمان‌های پرارزش محسوب می‌شوند؟ آیا هیچ رمان مدرن مناسبی وجود ندارد؟ ... مسأله آموزش، بخش بزرگی از بار ناآگاهی اجتماعی را بر دوش می‌کشد؛ و رسیدگی به آن و سعی در بهبود آن، از اولین گام‌ها در زمینه پیشرفت اندیشه اجتماعی است. بخش بعد از آموزش، قدرت اقتصادی است: گیریم که کسی توان درک خوب از بد را داشت؛ آیا قادر است آن چیز خوبی را که یافته تهیه کند؟ آیا یک دانشجو برای مطالعات دانشگاهی خود، قادر است منابع کافی و مورد نیاز و مناسب خود را بیابد و از آن‌ها استفاده کند؛ که حالا از اف