پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب عشق

تازه‌ترین نوشته

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

تصویر
پوستر سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در مصلی تهران انوار عظیم لزوما نشانه‌های خوش نیستند، گاهی باید از آن‌ها به تاریکی گریخت، تا اندک نوری یافت و جان بدان آرامش بخشید   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. خبر برگزاری سی‌امین نمایشگاه قرآن به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود، که پسرخاله‌هایم با من تماس گرفتند و گفتند که به آن‌جا برویم. برنامه کوچکی که قرار بود داشته باشیم، با اضافه شدن خاله‌هایم و همسران و بچه‌های‌شان، و دایی و زن‌دایی‌ام تبدیل به یک دورهمی خانوادگی نسبتا بزرگ به مناسبت سیزده‌به‌در شد. من هم به «م.ح»‌ گفتم که ببینم چه می‌کند، و او گفت که اگر بتواند خودش را خواهد رساند. این بود که روز دوم نمایشگاه همگی به سوی آن شتافتیم. ( خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا): «سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن نقد و بررسی می‌شود» ) من و احمد پیش از این‌که دیگران از ماشین‌ها پیاده شوند و بیایند، رفتیم و کمی قدم زدیم و بخش‌های مختلف را به سرعت از نظر گذراندیم. محتوای نمایشگاه نسبت به سال‌های قبل بسیار کمتر شده بود و نشرهای کمتری حضور

جاده گم‌شده : قسمت ۱۴ : بازار روز محقر پرعطر نوشهر

تصویر
مسیری که ما از طریقش وارد بازار روز نوشهر شدیم (کدام‌یک از افراد حاضر در تصویر دستان‌شان را هم‌گام با جادوهای کهن تاب می‌دادند؟) ( تصویر از دانیال تکلو در Google Maps ) ای مسافر، گر به دنبال حیات در جستجویی، نیک بنگر که چگونه آن را در سراسر هستی پراکنده‌اند، و هر جایگه را پیشینیان قصه‌ای کهن بر ذرات وجودش انگاشته‌اند، که جز جادوشناسی روشن‌نگر، کس متوجه آن‌ها نخواهد شد   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. برای اولین بار عازم نوشهر شده بودیم. جاهای دیدنی بسیار بودند، اما باید طوری برنامه‌ریزی می‌کردیم که طی سه-چهار روز بتوانیم جاهای زیادی را ببینیم، و در عین حال فرصتی هم برای استراحت کنار بگذاریم و از هوای تمیز و بی‌دغدغگی محیط سفر لذت ببریم. یک نفر عهده‌دار رانندگی، کمک‌راننده عهده‌دار تغذیه، و من عهده‌دار کتاب‌خوانی و سرگرم کردن افراد داخل ماشین بودم، و ما چندان «بی‌دغدغه» هم نبودیم. برای شخص من دغدغه دیگری هم وجود داشت، که همان پیدا کردن سوژه مناسب برای گزارش کردن و نوشتن درباره آن بود. سوژه‌های زیادی وجود داشتند، اما برای نوشتن

شعر : اسماعیل (یک شعر بلند) | رضا براهنی (ویراست تازه + تحلیل و بررسی)

تصویر
طرح جلد کتاب اسماعیل (یک شعر بلند) اثر رضا براهنی، چاپ ۱۳۶۶ از انتشارات مرغ آمین دریافت نسخه کتاب دیجیتال همین مطلب از کانال تلگرام سنگ‌کست (PDF) رضا براهنی (۲۱ آذر ۱۳۱۴ تا ۵ فروردین ۱۴۰۱)، شاعر، داستان‌نویس، منتقد، و فعال سیاسی ایرانی بود. او عضو هیئت مؤسس کانون نویسندگان ایران و رئیس انجمن قلم کانادا بود. بسیاری از آثار او به زبان‌های مختلف، از جمله انگلیسی، سوئدی و فرانسوی، ترجمه شده‌اند. رضا براهنی (۲۱ آذر ۱۳۱۴ تا ۵ فروردین ۱۴۰۱) «اسماعیل» شعر بلندی از رضا براهنی است که در سال ۱۳۶۶ از سوی انتشارات مرغ آمین در تهران منتشر شد. براهنی آن را برای مرگ اسماعیل شاهرودی در ۱۳۶۰ سرود و شعر را به او تقدیم کرده است. «اسماعیل» البته به اسماعیل فرزند ابراهیم و ماجرای ذبح او، و سربازان جنگ ایران و عراق هم اشاره دارد. این شعر درون‌مایه‌ای ضدجنگ نیز دارد، و به همراه «زمین سوخته» اثر احمد محمود، و شعر «نام تمام مردگان یحیی است» از محمدعلی سپانلو، از مهم‌ترین آثار ادبی مربوط به جنگ دانسته شده‌اند، و برخی آن را از بزرگ‌ترین اشعار جنگ در ادبیات فارسی دانسته‌اند. فرم این شعر را متأثر از شعر «زوزه» اثر