پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب توسعه

تازه‌ترین نوشته

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

تصویر
پوستر سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در مصلی تهران انوار عظیم لزوما نشانه‌های خوش نیستند، گاهی باید از آن‌ها به تاریکی گریخت، تا اندک نوری یافت و جان بدان آرامش بخشید   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. خبر برگزاری سی‌امین نمایشگاه قرآن به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود، که پسرخاله‌هایم با من تماس گرفتند و گفتند که به آن‌جا برویم. برنامه کوچکی که قرار بود داشته باشیم، با اضافه شدن خاله‌هایم و همسران و بچه‌های‌شان، و دایی و زن‌دایی‌ام تبدیل به یک دورهمی خانوادگی نسبتا بزرگ به مناسبت سیزده‌به‌در شد. من هم به «م.ح»‌ گفتم که ببینم چه می‌کند، و او گفت که اگر بتواند خودش را خواهد رساند. این بود که روز دوم نمایشگاه همگی به سوی آن شتافتیم. ( خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا): «سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن نقد و بررسی می‌شود» ) من و احمد پیش از این‌که دیگران از ماشین‌ها پیاده شوند و بیایند، رفتیم و کمی قدم زدیم و بخش‌های مختلف را به سرعت از نظر گذراندیم. محتوای نمایشگاه نسبت به سال‌های قبل بسیار کمتر شده بود و نشرهای کمتری حضور

کتاب‌خانه مخفی : قسمت ۴ : توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی (آسیب‌شناسی نخبگی در ایران) | محسن رنانی

تصویر
  طرح جلد کتاب توسعه به معنای پرورش نخبگان معمولی (آسیب‌شناسی نخبگی در ایران) اثر محسن رنانی از مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی   اگر می‌خواهید با مجموعه کتاب‌خانه مخفی بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. چگونه یافتن در یکی از جلسات کتاب‌خوانی‌ای که با «م» داشتم، صحبت به وضعیت انرژی اتمی و ساخت سلاح اتمی در ایران رسید. در ادامه این صحبت و بررسی خبرهای مختلف، به کتاب آقای رنانی در همین خصوص، با نام «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» رسیدیم. آن‌جا بود که «م» برای من صحبت‌ها و نظریات ایشان را توضیح داد و من شدیدا حیرت‌زده شدم. چرا که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم این‌طور صحبت‌ها و نقدها در کشور مطرح شده باشند، وگرنه این سؤال مطرح می‌شد که «پس چرا تا به امروز هیچ کاری در آن زمینه‌ها صورت نگرفته بود؟» «م» آن زمان نسخه الکترونیکی کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» را می‌خواند، چون نسخه فیزیکی کتاب خیلی گران بود. به من هم گفته بود که به همان نسخه الکترونیک رضا بدهم و آن‌قدر هزینه را برای نسخه چاپی متقبل نشوم. اما از آن‌جا که هیچ‌وقت نتوانستم نسخه‌های الکترونیک را بخوانم و همیشه با