پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب فلسفه

تازه‌ترین نوشته

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

تصویر
پوستر سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در مصلی تهران انوار عظیم لزوما نشانه‌های خوش نیستند، گاهی باید از آن‌ها به تاریکی گریخت، تا اندک نوری یافت و جان بدان آرامش بخشید   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. خبر برگزاری سی‌امین نمایشگاه قرآن به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود، که پسرخاله‌هایم با من تماس گرفتند و گفتند که به آن‌جا برویم. برنامه کوچکی که قرار بود داشته باشیم، با اضافه شدن خاله‌هایم و همسران و بچه‌های‌شان، و دایی و زن‌دایی‌ام تبدیل به یک دورهمی خانوادگی نسبتا بزرگ به مناسبت سیزده‌به‌در شد. من هم به «م.ح»‌ گفتم که ببینم چه می‌کند، و او گفت که اگر بتواند خودش را خواهد رساند. این بود که روز دوم نمایشگاه همگی به سوی آن شتافتیم. ( خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا): «سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن نقد و بررسی می‌شود» ) من و احمد پیش از این‌که دیگران از ماشین‌ها پیاده شوند و بیایند، رفتیم و کمی قدم زدیم و بخش‌های مختلف را به سرعت از نظر گذراندیم. محتوای نمایشگاه نسبت به سال‌های قبل بسیار کمتر شده بود و نشرهای کمتری حضور

کتاب : مرگ | صادق هدایت (+ بررسی و تحلیل)

تصویر
فرشته مرگ: نوازنده‌ای خوش‌ذوق و هنردوست یا فرشته‌ای خوفناک و بی‌رحم؟ «مرگ» نوشته کوتاهی از صادق هدایت است که در روز یکم بهمن‌ماه سال ۱۳۰۵ در شماره یازدهم مجله «ایرانشهر» (صفحات ۶۸۰ تا ۶۸۲) به چاپ رساند. این متن کوتاه، دیدگاه هدایت درباره مرگ است، و چنین آن را توضیح می‌دهد که مرگ آن‌چنان که زندگی به عنوان یک انسان (موجودی دارای هوش و تفکر) و مشتقات آن می‌تواند تاریک و ناامیدکننده باشد، رنج‌آلود و هراسناک نیست. توجه : مطالبی که درون [] در پایان پاراگراف‌ها آمده‌اند، توضیحات و ترجمه اصطلاحات و لغاتی هستند که در متن برجسته شده‌اند، و همگی از طرف تیم سنگ‌کست اضافه شده‌اند. مرگ چه لغت بیمناک و شورانگیزی‌ست! از شنیدن آن احساسات جان‌گدازی به انسان دست می‌دهد: خنده را از لب‌ها می‌زداید، شادمانی را از دل‌ها می‌برد، تیرگی و افسردگی آورده، هزار گونه اندیشه‌های پریشان از جلوی چشم می‌گذراند. زندگانی از مرگ جدایی‌ناپذیر است. تا زندگانی نباشد، مرگ نخواهد بود، و هم‌چنین، تا مرگ نباشد، زندگانی وجود خارجی نخواهد داشت. از بزرگ‌ترین ستاره آسمان تا کوچک‌ترین ذره روی زمین، دیر یا زود می‌میرند: سنگ‌ها، گیاه‌ه