تازه‌ترین نوشته

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

تصویر
پوستر سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در مصلی تهران انوار عظیم لزوما نشانه‌های خوش نیستند، گاهی باید از آن‌ها به تاریکی گریخت، تا اندک نوری یافت و جان بدان آرامش بخشید   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. خبر برگزاری سی‌امین نمایشگاه قرآن به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود، که پسرخاله‌هایم با من تماس گرفتند و گفتند که به آن‌جا برویم. برنامه کوچکی که قرار بود داشته باشیم، با اضافه شدن خاله‌هایم و همسران و بچه‌های‌شان، و دایی و زن‌دایی‌ام تبدیل به یک دورهمی خانوادگی نسبتا بزرگ به مناسبت سیزده‌به‌در شد. من هم به «م.ح»‌ گفتم که ببینم چه می‌کند، و او گفت که اگر بتواند خودش را خواهد رساند. این بود که روز دوم نمایشگاه همگی به سوی آن شتافتیم. ( خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا): «سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن نقد و بررسی می‌شود» ) من و احمد پیش از این‌که دیگران از ماشین‌ها پیاده شوند و بیایند، رفتیم و کمی قدم زدیم و بخش‌های مختلف را به سرعت از نظر گذراندیم. محتوای نمایشگاه نسبت به سال‌های قبل بسیار کمتر شده بود و نشرهای کمتری حضور

روایت سعید مدنی از تعرض‌های خاموش (شهرزاد همتی | روزنامه شرق | ۲۶ مرداد ۱۳۹۹)

تصویر صفحه اصلی روزنامه شرق شماره ۳۷۹۳ به تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ (منبع: تارنمای پیشخوان)
تصویر صفحه اصلی روزنامه شرق شماره ۳۷۹۳ به تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ (منبع: تارنمای پیشخوان)

تارنمای روزنامه شرق، در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ و با کد خبر ۲۶۹۲۵۲، مصاحبه شهرزاد همتی با سعید مدنی، جامعه‌شناس و پژوهش‌گر ارشد علوم اجتماعی، در خصوص «آزارهای جنسی در ایران و مواجهه جامعه با این مسئله» را منتشر کرد. این مصاحبه نسبتا کوتاه، مطالب بسیاری را مطرح می‌کند، و می‌تواند قدمی برای شروع مطالعه در خصوص «آزار جنسی» و «تجاوز» و یادگیری «نحوه مقابله با آن» و «همراهی با آزاردیدگان و حق‌طلبی آن‌ها» باشد.

مطلبی که در ادامه می‌آید، نسخه‌ای ویرایش‌شده از متن مصاحبه ارائه‌شده توسط روزنامه شرق است. البته در این ویرایش چیزی از مطلب کم نشده است، و در صورتی که نیاز بوده توضیحی اضافه شود، حتما در « [()] »، و اگر چیزی به خود مطلب اضافه شده باشد، حتما در « [] » قرار گرفته است. تأکیدهای متن که با زیرخط‌گذاری مشخص شده‌اند، و لینک‌ها و تصاویر که برای توضیحات بیشتر آمده‌اند، از SangCast هستند.

شما می‌توانید نسخه اصلی مصاحبه و مطلب را از صفحه آن در تارنمای «شبکه شرق» بخوانید.


متن روزنامه شرق (با ویرایشات جزئی)

مقدمه شهرزاد همتی

در هفته‌های گذشته [(تیر و مرداد ۱۳۹۹)]، دوباره موجی از افشاگری و روایت درباره آزار و تجاوز، فضای مجازی، و در صدر آن توییتر، را فرا گرفته است: زنان و مردانی که درباره آزارهای جنسی‌ای [(Sexual Harassment)] که تجربه کرده‌اند، نوشته‌اند. در این میان، نام چند فرد مشهور هم به میان آمد. از یک معلم برجسته کنکور تا مدرس یک مدرسه آزاد هنری و یک بازیگر تئاتر. البته در ادامه برخی از اکانت‌هایی که روایت آزار از سوی معلم را نوشته بودند، چند ساعت بعد از انتشار روایت‌شان مجبور شدند با لحنی دیکته‌شده، معذرت‌خواهی و سپس اکانت خود را پاک کنند، اما به‌هر‌حال این اکانت‌ها شروعی برای صحبت دوباره درباره تجاوز بودند.

حمایت‌ها از آنان که خود را قربانی تجاوز معرفی می‌کنند، تحسین‌برانگیز به نظر می‌رسد و می‌تواند نشان‌دهنده شروعی برای زنانی باشد که قربانی تجاوز شده‌اند و بنا بر دلایل متعددی، که در رأس آن عوامل فرهنگی است، ترجیح داده‌اند سکوت اختیار کرده و رنج‌ آزاری را که دیده‌اند، به تنهایی تحمل کنند. اما مسئله این‌جاست که آیا می‌شود هر روایتی را تأیید کرد؟‌ در کشوری شبیه به ایران، که مسائل اخلاقی به شدت با زندگی روزمره افراد گره خورده‌اند، چگونه می‌توان از انگشت اتهامی که به سوی متهم دراز شده اطمینان پیدا کرد؟

نگارنده این گزارش، در شرایطی آن را می‌نویسد که چند نفر از دانش‌آموزان یکی از مدارس ‌در گفت‌وگویی رودررو، صحت ادعاهای منتشرشده در فضای مجازی را تأیید کرده‌اند. می‌گویند اگر خانواده‌شان از این ماجرا مطلع شوند، ممکن است مدت زیادی زنده نمانند. یکی از ‌آن‌ها که هم‌اکنون دانشجوی رشته پزشکی است روایتی دردناک دارد، دانش‌آموز دیگری که به دلیل فشارهای ناشی از این ماجرا عطای درس خواندن را به لقایش بخشیده، می‌گوید در کلاس خصوصی و در منزل، این رابطه را تجربه کرده، چرا که مورد لطف معلم و ابراز عشق او قرار گرفته، و با باور این ماجرا، تن به رابطه با او داده، اما تنها پس از یک ماه، معلم دیگر پاسخ‌ تلفن‌هایش را نداده، و حتی خط تلفن دانش‌آموزش را مسدود می‌کند و در مدرسه نیز با او صحبت نمی‌کند. (مسئله‌ای که نمی‌تواند مورد تأیید یا تکذیب روزنامه «شرق» قرار بگیرد.)

با وجود همه این‌ها، چه‌قدر می‌توان در صحت این ادعاها از دانش‌آموزان تردید کرد؟ مرز تأیید و تکذیب این روایت‌ها کجاست؟‌ دانش‌آموزان يک مدرسه می‌گویند حالا صفحه‌ای قدیمی در اینستاگرام را راه‌اندازی کرده‌اند و از دانش‌آموزان می‌خواهند روایت‌های‌شان از آزارها را برای آن‌ها بفرستند. به گفته آن‌ها، بعد از فعالیت این صفحه، آن‌ها مورد تهدید جدی از سوی متهمان قرار گرفته‌اند.

همه این‌ها باعث شد به سراغ سعید مدنی (جامعه‌شناس) برویم، که مطالعات گسترده‌ای در این خصوص دارد. از سعید مدنی درباره مسائل قانونی در خصوص تجاوز، وجهه اجتماعی این حادثه و همچنین جنبش اخیر در فضای مجازی پرسیده‌ایم. مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:

متن مصاحبه

چقدر مقوله تجاوز در ایران با دیگر کشورها متفاوت است؟

این تفاوت را می‌شود از زوایای مختلفی مورد بحث قرار داد. اول این‌که تجاوز عموما دارای دو عنصر است: اول خواسته جنسی کاملا نامشروع، و دوم سلب اراده قربانی. بنابراین، هر تجاوز جنسی دو عنصر نامشروع‌بودن و اکراه و زور را دارد، و این اکراه و زور مهم‌ترین عنصری است که تجاوز را از دیگر جرائم جنسی تفکیک می‌کند.

در قوانین ایران هر نوع رابطه غیرمشروع، به نوعی، زنا تلقی شده و شامل مجازات است. زنا عبارت از رابطه جنسی غیرشرعی بین مرد و زن است. این جرم جزء جرائم حدی است. زنا وقتی محقق می‌شود که این رابطه جنسی به طور کامل برقرار شود. بنا‌بر‌این دیگر روابط جنسی، مثل معاشقه، در زمره زنا قرار نمی‌گیرد. مجازات زنا هم مشخص است؛ تازیانه، رجم [(سنگسار)]، تراشیدن سر، تبعید، و در نهایت، اعدام.

در قانون مجازات اسلامی، نوع خاصی از زنا، یعنی زنای به عُنف [(جبر - خشونت - زور)]، مشابه و نزدیک به مفهوم تجاوز است. بنابراین می‌شود زنای به عنف را به نوعی معادل تجاوز قرار داد.

بند دال ماده ۸۲ قانون مجازات اسلامی برای زنای به‌عنف حکم اعدام آورده است [(البته مطابق جستجوی صورت‌گرفته، آقای مدنی در شماره ماده دچار اشتباه شده‌اند. چرا که قانون اعدام به عنوان حد زنای به عنف، در «بند ت (یا همان «د» در علامت‌گذاری «ابجد»)» از ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامی آمده است. [منبع: قانون مجازات اسلامی])]. در برقراری این رابطه، اکراه مطرح است و کسی که مورد زنا قرار می‌گیرد هم مطرح است. البته یکی از مشکلات در همین‌جاست، که تنها رابطه جنسی کامل را معادل زنا در نظر می‌گیرد، و بنابراین سایر اشکال سوءاستفاده جنسی از دایره موضوع زنای به عنف خارج می‌شوند؛ در حالی که می‌دانیم موارد سوءاستفاده جنسی به زور، بسیار متنوع‌تر است و اتفاقا آن موارد بیشتر رخ می‌دهند.

اما در اغلب کشورهای غربی، هر عمل مقاربت جنسی باید ناشی از رضایت طرفین باشد و زمانی که عنصر رضایت وجود دارد، در بسیاری از کشورها جرم محسوب نمی‌شود، و تنها زمانی رابطه جنسی جنبه جرم دارد، که در آن عنف و اکراه دخیل باشد. این عنف و اکراه را معادل تجاوز قلمداد می‌کنند، و نشانه آن فقدان رضایت بزه‌دیده و قربانی تجاوز است.

در قانون مصوب سال ۲۰۰۳ جرائم جنسی انگلستان، این وضعیت و این جرم به وضوح توضیح داده شده، و گفته شده زمانی که در رابطه جنسی، مرد به نحوی تجاوز را انجام دهد که شخصی مورد تجاوز قرار‌ گرفته و رضایت نداشته باشد، و متجاوز باور نداشته باشد که زن رضایت دارد، در این حالت جرم تجاوز به عنف رخ داده و مجازات شدید برایش در نظر گرفته شده است. [(البته به نظر می‌رسد آقای مدنی در تشریح مسئله دچار اشتباه کوچکی شده‌اند، و متن اصلی این جرم بدین صورت است: «وقتی فردی عمداً شخص دیگری را به شیوه‌ای جنسی لمس کند، [آن هم] زمانی که شاکی به لمس کردن رضایت نمی‌دهد و متهم منطقا مطمئن نیست که شاکی رضایت می‌دهد، «تجاوز جنسی (Sexual Assault)» رخ داده است. فردی که به اتهام تجاوز جنسی مجرم شناخته شود، حداکثر به ده سال حبس محکوم خواهد شد. این جرم را می‌توان در رابطه با انواع آزار و اذیت جنسی عمومی، که در آن تماس فیزیکی وجود دارد، مانند «دست‌مالی (Groping)» مطرح کرد.» [منبع: تارنمای دولت بریتانیا: مشاوره عمومی برای آزار جنسی: ۴. قوانین موجود] همچنین، در سال ۲۰۰۳، در کنار این قانون، قانون دیگری نیز تصویب شده است، که آگاهی از آن جالب و مفید خواهد بود: «موقعیت‌هایی که در آن‌ها فرد عمداً اندام تناسلی خود را در معرض دید قرار می‌دهد، با این هدف که کسی آن را ببیند، و اگر این عمل باعث ایجاد نگرانی یا ناراحتی شود، جرم «عورت‌نمایی (Exposure)» رخ داده است. متهم به این جرم، حداکثر به دو سال حبس محکوم خواهد شد.»)]

بنابراین از جهت حقوقی، در تعریف تجاوز بین ایران و اروپا تفاوت مشخصی وجود دارد، و مرز بین جرم بودن و نبودن رابطه جنسی در اروپا، رضایت است (به‌جز مواردی که زیر سن قانونی است [(کودک‌کامی (Pedophilia))]) اما در ایران هر رابطه‌ای خارج از روابط خانوادگی [(به جز «رابطه جنسی با محارم»!)] جرم است.

البته مسئله دیگری که از جهت حقوقی در قوانین ایران کمتر به آن توجه شده، تجاوز در روابط زناشویی است. مطابق قوانین ایران در روابط زناشویی، مرد و زنی که همسر رسمی یک‌دیگر هستند، مرد دست برتر را دارد؛ در واقع پدیده‌ای به نام تجاوز در روابط زناشویی [اصلا] به رسمیت شناخته نشده است. تنها در موارد معدود، زنی که بر اثر تجاوز همسر مورد آسیب جدی جسمی قرار بگیرد، می‌تواند شکایت کند، اما با در نظر گرفتن اصل تمکین، اصولا تسلط در روابط زناشویی با مرد است، [و] زن باید تسلیم مرد باشد. اما در کشورهای دیگر حتی در روابط زن و شوهر هم باید رضایت وجود داشته باشد.

از جهت شیوع تجاوز، گزارش‌ها نشان می‌دهد در آمریکا ۱۲ تا ۱۵ درصد زنان در معرض تجاوز قرار می‌گیرند و در انگلستان این آمار حدود ۵ تا ۱۹ درصد گزارش شده است. [(می‌توانید برای اطلاعات بیشتر، به صفحه «آمار تجاوز» در ویکی‌پدیا نگاه کنید. البته توجه داشته باشید که این صفحه ترجمه فارسی ندارد، و آمار و اطلاعات جامع و رسمی و دقیقی هم از ایران در دسترس نبوده و نیست، که در آن قرار بگیرد!)]

در گزارشی اشاره شده که بیشترین آمار تجاوزها در ایران، در استان تهران است و گفته شده سالانه حدود ۱۶۵۰ جرم جنسی در تهران اتفاق می‌افتد. [مطالعه بیشتر: بررسی مطالب ذکرشده در فهرست موضوعات مرتبط با تجاوز جنسی در ایران (در ویکی‌پدیا)] خاطرنشان می‌کنم، برآورد شده که اصولا بیش از ۸۰ درصد موارد تجاوز، به دلایل مختلف گزارش نمی‌شوند. البته تلقی من این است که آمار گزارش‌نشده در ایران بسیار بالاتر است؛ به این دلیل که حمایت از قربانی تجاوز در قانون ایران حداقلی است، و اصولا از نظر فرهنگی زنانی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند، مورد ظن و بدگمانی جامعه قرار دارند، و به همین دلیل ترجیح می‌دهند که پیامد تجاوز را تحمل کنند، اما در معرض قضاوت عمومی قرار نگیرند، چرا که فکر می‌کنند در هر حال آن‌ها محکوم می‌شوند. در قوانین جاری هم، اثبات تجاوز و عدم رضایت زن، دشوار، و در بسیاری موارد، حتی ناممکن است. بنابراین احتمال این‌که با مطرح شدن یک دعوای حقوقی، زنان موفق‌ شوند تجاوز را اثبات کنند، بسیار کم است؛ بنابراین هم از جهت اجتماعی و هم حقوقی، انگیزه گزارش تجاوز پایین است. ضمن اینکه می‌دانیم دختری که اعلام کند مورد تجاوز قرار گرفته، در تمام طول زندگی‌اش برچسب و انگی می‌خورد که امکان بازگشت به زندگی عادی را برای او خیلی سخت می‌کند.

در غرب، به دلیل این‌که تا حد زیادی به این مشکل توجه شده است، تجاوزها اعلام می‌شوند، و در مجموع، حمایت جدی از زن قربانی می‌شود.

بنابراین، ما هیچ برآوردی از قربانیان تجاوز در ایران نداریم. اگر می‌بینیم موارد گزارش‌شده در کشورهای غربی قابل‌توجه است، دلیلش این است که زمینه اعلام تجاوز و پیگیری حقوقی آن فراهم بوده، و از طرفی هم حمایت جدی از قربانی انجام می‌گیرد. بنابراین، می‌شود گفت [که] هیچ ارزیابی دقیقی از قربانیان تجاوز در کشور نداریم. حتی پزشکی‌قانونی هم به ندرت اطلاعاتی از کسانی که با پرونده تجاوز مراجعه می‌کنند منتشر می‌کند.

طبقه‌بندی اطلاعات آماری سازمان پزشکی قانونی در تارنمای رسمی سازمان، که در آن بخشی برای آمارهای تجاوز وجود ندارد!
طبقه‌بندی اطلاعات آماری سازمان پزشکی‌قانونی در تارنمای رسمی سازمان، که در آن بخشی برای آمارهای تجاوز وجود ندارد!

یعنی آمار مشخصی درباره سن قربانیان تجاوز در کشور نداریم؟

من به دو مطالعه درباره تجاوز در کشور اشاره می‌کنم. یکی مطالعه‌ای که در سال ۹۰-۹۱ در استان کهگیلویه‌وبویراحمد درباره پرونده‌های پزشکی قانونی انجام شده بود. در این گزارش میانگین سنی کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته بودند ۲۰ سال بود، و قربانیان در محدوده سنی حداقل ۷ تا ۲۸ سال قرار داشتند؛ بنابراین تجاوز در گروه‌های سنی کودکان و دختربچه‌ها، بیشتر از سایر سنین است. [(منبع احتمالی: بررسی میزان شیوع اختلال پس از ضربه (PTSD) در قربانیان تجاوز به عنف مراجعه‌كننده به پزشکی قانونی در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۳۹۰-۱۳۹۱)]

مطالعه دیگری در سال ۹۴ در اصفهان انجام شد؛ میانگین سن قربانیان ۲۳ سال گزارش شده بود و از حدود ۱۷ تا ۲۸ سال را شامل می‌شد؛ بنابراین با تابلویی که از وضعیت تجاوز در ایران داریم، امکان مقایسه آن با خارج از کشور وجود ندارد، چرا که اطلاعات بسیار ناقص، محلی و مقطعی است و هرگونه مداخله برای بهبود این وضع و کنترل تجاوز، لازمه‌اش شناخت کامل و روشن از پدیده است. [(منبع احتمالی: فراوانی اضطراب در قربانیان تجاوز جنسی)]

صفحه اول روزنامه همدلی، شماره ۷۱۶ (۲۳ مهر ۱۳۹۶): کودکان کار فقط این را کم داشتند: در پاتوق‌های تهران به ۹۰ درصد کودکان متکدی، تجاوز می‌شود
طبق گفته‌های رسمی، به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز می‌شود (برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به: خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا): مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران: به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز می‌شود / پیشخوان: روزنامه هم‌دلی: شماره ۷۱۶: کودکان کار فقط این را کم داشتند: در پاتوق‌های تهران به ۹۰ درصد کودکان متکدی، تجاوز می‌شود / خبرگزاری تحلیلی ایران خبرآنلاین: معاون بهزیستی استان تهران: آزار جنسی ۹۰ درصد از کودکان کار را تأیید نمی‌کنیم)

پیامد تجاوز در ایران و اروپا متفاوت است؟

به‌ طور قطع می‌توان گفت تفاوت جدی بین پیامدهای فردی تجاوز بین کشورهای غربی و ما وجود ندارد. زنان اصولا چون بخش غالب کسانی هستند که مورد تجاوز قرار می‌گیرند، اغلب دچار پیامدهای جدی جسمی-روانی بعد از تجاوز می‌شوند. اغلب‌ آن‌ها دچار اختلال استرس پس از ضربه [(PTSD)] می‌شوند، که پیامدهای روانی درازمدتی برای آن‌ها ایجاد می‌کند و می‌تواند در زندگی زناشویی آینده‌شان هم تأثیر بگذارد. مطابق مطالعات، افسردگی اختلال جدی‌ای است که پس از تجاوز ایجاد می‌شود و با احساس یأس و ناراحتی و فقدان انگیزه و امید و کاهش سطح اعتمادبه‌نفس و بدبینی همراه است. این پیامدها همان‌قدر که برای زنان غربی ایجاد می‌شود، برای زنان ایرانی هم مصداق دارد. بعضی [از] اختلالات عصبی جسمانی نظیر اختلالات گوارشی و عضلانی از پیامدهای روشن تجاوز هستند، که در ایران هم بروز آن‌ها پس از تجاوز مورد تأیید قرار گرفته است. به‌ طور متوسط ۳۰ درصد از زنانی که مورد تجاوز واقع می‌شوند، افسرده می‌شوند؛ این در حالی‌ست که در میان دیگر زنان، یعنی کسانی که سابقه تجاوز ندارند، این آمار حدود ۱۰ درصد است.

همان‌طور که گفتم علاوه بر افسردگی، اختلالات دیگری مثل اضطراب، اختلال خواب [(Sleep Disorder)] و حتی گرایش به خودکشی در زنانی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند بالاست. آن‌ها عموما عصبی هستند، اضطراب مزمن دارند، علائمی مثل ترس، بی‌پناهی، ‌شوک، احساس حقارت و خجالت و حتی ملامت در آنها وجود دارد، این اختلال‌ها در زنان همه کشورها مشترک است؛ بنابراین با توجه به تفاوت جدی بین نگاه حقوقی به تجاوز در ایران و کشورهای غربی یا حتی نوع تعریف آن،‌ به‌ طور کلی می‌شود گفت پیامد و آثار آن برای زنان و دختران قابل‌توجه و درازمدت است.

اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)، به صور گوناگون نمودار می‌شود، که از جمله آن‌ها می‌توان به «رفتارهای پرخاشگرانه»، «احساس گناه و شرم»، «اختلال خواب» و «اشکال در تمرکز» اشاره کرد.

همه‌ساله صحبت‌ها و روایت‌هایی درباره تعرض و آزار جنسی در مدارس مطرح می‌شود. این مسئله مدارس دخترانه و پسرانه هم ندارد. دلیل این اتفاق چیست‌؟

اگرچه ما گزارش جامعی درباره میزان آزار در بین کودکان، به ویژه آزار جنسی، نداریم، ‌اما در یک ارزیابی که من از مطالعات مختلف انجام دادم و در کتاب خشونت علیه کودکان در ایران آمده، می‌شود به نکاتی دست پیدا کرد. شایع‌ترین سن وقوع آزار جنسی در دختران و پسران متفاوت است. یادمان باشد چون جمعیت زیر ۱۸ سال هنوز به هوشیاری و آگاهی برای ورود به رابطه جنسی نرسیده‌اند، بنابراین هر نوع رابطه جنسی با کودکان را می‌شود تجاوز قلمداد کرد. اغلب، تجاوز به ‌وسیله افراد بزرگسال و با تهدید و زور انجام می‌شود. بیشترین دختران آزاردیده جنسی بین سنین ۱۰ تا ۱۵ سال بوده‌اند؛ یعنی در ابتدای سنین بلوغ و پیامدهای این آزار برای دختران بسیار جدی است. البته در بین پسران هم گزارش‌هایی از آزار جنسی وجود دارد و بین سنین ۶ تا ۱۰ سال بیشترین آمار تجاوز در پسران اتفاق می‌افتد. به این ترتیب می‌شود گفت که دامنه شیوع آزار و تجاوز جنسی در میان بچه‌ها هم قابل توجه است. متأسفانه ما مطالعات مستقل و جامع در این زمینه نداریم؛ ولی برخی شواهد نشان می‌دهد که وقوع آزار جنسی یا تجاوز توسط بزرگ‌سالان و قربانی‌شدن کودکان کم نیست و موضوع قابل‌توجهی است. در مطالعاتی که در برخی مدارس و بین دانش‌آموزان انجام شده، گزارش‌هایی منتشر شده که وقوع آزار جنسی را در مواردی خیلی بالا و قابل‌توجه گزارش می‌کند. یکی از آثار و پیامدهای آزار جنسی بر کودکان قربانی، افت تحصیلی است.

این نقشه بر اساس داده‌های موجود در خصوص آمارهای تجاوز در کشورها، در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ تهیه شده است. کشورهای بی‌رنگ، هیچ‌گونه آماری ارائه نکرده‌اند. باید توجه داشته باشید که در ایران نیز آمار رسمی و درستی وجود ندارد و نمی‌توان نظر دقیقی ارائه کرد. اما سه نکته باید مورد توجه قرار گیرند: ۱. حجاب اجباری و جرم‌انگاری مسئله پوشش، باعث شده است تا بسیاری از قربانیان زن توانایی دادخواهی را از دست بدهند، چرا که خودشان مقصر حادثه معرفی خواهند شد؛ ۲. حتی در صورت شکایت زنان قربانی تجاوز، در اکثر مواقع به علت آن‌که شهادت آن‌ها ارزش ناقصی دارد، و توسط دادگاه پذیرفته نمی‌شود، در آمارها نیز ثبت نخواهند شد؛ ۳. ازدواج دختران در سنین قبل از سن قانونی (اغلب ۹ تا ۱۸ سال (با چند مورد معدود پیش از ۹ سال)) مجاز و قانونی است، و با اجازه سرپرست (پدر) و تأیید دادگاه، قابل‌انجام است، و این مورد نیز باعث می‌شود تا آمارهای تجاوز رسمی چندان قابل‌استناد نباشند.

دلیل افزایش تجاوز در کشورها چیست؟

این آسیب دلایل و عوامل گسترده‌ای دارد و از سطح کلان تا سطوح خرد می‌تواند در امر تجاوز دخیل باشد. اثر وضعیت اقتصادی بر کاهش امکان ازدواج و عدم امکان برقراری رابطه جنسی از طرق متعارف در سطح کلان ‌تا سطوح خرد، یعنی وجود اختلال روان در افرادی که کودکان را آزار می‌دهند. به‌ طور مشخص در این زمینه باید گفت افرادی که از جهت روانی مشکلات عاطفی و خانوادگی دارند یا خودشان در کودکی مورد تعرض جنسی قرار گرفته‌اند، می‌توانند در ردیف تجاوزکنندگان قرار گیرند.

[(برای مطالعه بیشتر به این صفحات (که همگی انگلیسی هستند) مراجعه کنید:

آیا محیط‌های خاص هم مستعد افزایش تجاوز هستند؟

به‌ طور قطع پاسخ مثبت است. در برخی مناطق مثل حاشیه شهرها و مناطقی که بزه زیادتر است و هنجارهای اجتماعی در بین گروه‌های سنی جوانان متناسب با هنجارهای عمومی نیست، وقوع تجاوز می‌تواند حتی امری مطلوب محسوب شود و طبیعتا می‌تواند تمایل به آزار جنسی را فراهم کند. نکته اصلی این است که در اغلب موارد، به ویژه در این مناطق، به خصوص درباره کودکان، تجاوز گزارش نمی‌شود، چرا که آزار جنسی در کودکان اغلب توسط نزدیکان انجام می‌شود و مطرح شدن و پیگیری آن منجر به تعارضات جدی بین اعضای خانواده و متلاشی شدن خانواده می‌شود. به علاوه این‌که در مجموع حمایت کافی از کودکان نمی‌شود.

هرم فرهنگ تجاوز
هرم فرهنگ تجاوز (ارائه‌شده توسط تیم سنگ‌کست)

آیا در کشوری مثل ایران که به قول شما تشخیص تجاوز امری پیچیده است، باید از ایجاد جنبش‌هایی که با نام بردن از افراد متجاوز اتفاق می‌افتد، حمایت صرف کرد؟‌ چه‌قدر می‌توان مطمئن بود که نام بردن از این افراد دلیلش خصومت نیست؟

پاسخ خیلی دشوار است. تشخیص این‌که افراد مورد تجاوز قرار‌گرفته درباره تجاوز در رسانه‌ها صحبت کنند تا حد زیادی انتخابی فردی است، زیرا گزارش عمومی آن می‌تواند تمام زندگی او را تحت تأثیر قرار ‌دهد. به ویژه کسانی که در ایران زندگی می‌کنند، در صورت اعلام همگانی اتفاقی که برای‌شان افتاده، با شرایط بسیار دشوارتری در مقایسه با ساکنان کشورهای غربی مواجه می‌شوند. از این جهت تصمیم دشواری است و هر کس متناسب با شرایط خاص خودش باید واکنش نشان دهد. البته احتمال خطا و سوءاستفاده را هم نباید نادیده گرفت؛ بنابراین تا زمانی که این ادعاها از طریق مراجع قابل‌قبولی تأیید نشوند، انتساب اتهام تجاوز به یک نفر را نمی‌شود تأیید کرد. این‌که هر خانمی ادعا کند که از طرف فردی خاص مورد تجاوز واقع شده، به واکاوی جدی نیاز دارد و نمی‌توان به ‌‌صورت قطعی آن را پذیرفت یا رد کرد. ضمن این‌که در اصل واکنش و برخورد با متجاوز تردیدی وجود ندارد؛ یعنی این‌که به هر حال نسبت به کسانی که سوءاستفاده می‌کنند و با سوء‌استفاده از موقعیت، مقام، قدرت یا پول به خانمی تجاوز می‌کنند، تردیدی وجود ندارد که باید واکنش نشان داد، اما فکر می‌کنم که پیش از علنی کردن آن یا اطلاع‌رسانی عمومی، با وجود همه نقایص حقوقی، در وهله اول باید از طریق مراجع قضایی موضوع پیگیری شود تا با استنادات بیشتری رسانه‌ای شود، زیرا ‌در غیر این صورت اساسا خواست و اراده‌ از علنی شدن موارد تجاوز، یعنی پیش‌گیری از موارد بعدی، به حاشیه می‌رود.

نباید از یاد ببریم که سکوت در برابر ظلم و خشونت، همکاری با ظلم است و عین خشونت.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

داستان‌هایی از ناکجا : ۵ : ناگهان یاد کلماتش افتاد...

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

شعر : اسماعیل (یک شعر بلند) | رضا براهنی (ویراست تازه + تحلیل و بررسی)