پست‌ها

تازه‌ترین نوشته

جاده گم‌شده : قسمت ۱۸ : بورژوازیستی در حباب آهنین تورم به مناسبت سیزده‌به‌در رمضانی

تصویر
پوستر سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در مصلی تهران انوار عظیم لزوما نشانه‌های خوش نیستند، گاهی باید از آن‌ها به تاریکی گریخت، تا اندک نوری یافت و جان بدان آرامش بخشید   اگر می‌خواهید با مجموعه جاده گم‌شده بیشتر آشنا بشوید، بهتر است به  قسمت ۰  نگاهی بیندازید. خبر برگزاری سی‌امین نمایشگاه قرآن به مناسبت ماه رمضان منتشر شده بود، که پسرخاله‌هایم با من تماس گرفتند و گفتند که به آن‌جا برویم. برنامه کوچکی که قرار بود داشته باشیم، با اضافه شدن خاله‌هایم و همسران و بچه‌های‌شان، و دایی و زن‌دایی‌ام تبدیل به یک دورهمی خانوادگی نسبتا بزرگ به مناسبت سیزده‌به‌در شد. من هم به «م.ح»‌ گفتم که ببینم چه می‌کند، و او گفت که اگر بتواند خودش را خواهد رساند. این بود که روز دوم نمایشگاه همگی به سوی آن شتافتیم. ( خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا): «سی‌اُمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن نقد و بررسی می‌شود» ) من و احمد پیش از این‌که دیگران از ماشین‌ها پیاده شوند و بیایند، رفتیم و کمی قدم زدیم و بخش‌های مختلف را به سرعت از نظر گذراندیم. محتوای نمایشگاه نسبت به سال‌های قبل بسیار کمتر شده بود و نشرهای کمتری حضور

رادیو موج : «لغزش» از آلبوم «گوزن» | علی سورنا

تصویر
  کاور آلبوم «گوزن» نهمین آهنگ از آلبوم «گوزن» که در سال ۱۴۰۰، توسط هنرمند عزیز و محترم فارسی‌زبان، علی سورنا، با قلمی بسیار قدرتمند و توانا در بیان اندیشه‌ها و مسائل منتشر شده بود، آهنگی با نام «لغزش» بود. در این مطلب کوتاه، ابتدا، متن این ترانه را از نظر گذرانده، و سپس به سراغ بررسی و تحلیل آن خواهیم رفت. شما می‌توانید این آهنگ را از طریق یوتوب ، ساندکلاد ، اسپاتیفای ، اپل‌موزیک ، دیزر و مسترتهران بشنوید. متن آهنگ «لغزش» {صحنه اول} از بوی دهنم بده تشخیص، ماریان علی دیگه مست نیست، ماریان دلم یه زندگی می‌خواد با جاده این بچه توی بطری حبس نیست، ماریان هوا پس نیست، ماریان از همه زندانا شدم ترخیص چیزی که زخمای رؤیاست غروب یه تیکه از دنیاست، می‌دونم ته این هوس مریض می‌شه یه نفس عمیق اما سیاه‌چاله باز همه‌چیزو خُرد می‌کنه با آرواره‌هاش ما می‌مونیم، واستاده صاف، ته چهارراه زندگی، باز با نقاب کی می‌دونه چیه، واستاده خواب بری کی می‌دونه چیه داستان ما امروزو جشن می‌گیریم، ماریان تلخیا رو رد می‌کنیم جشن بازگشت من به زندگی همه رَم دعوت می‌کنیم با همه‌م به خوبی صحبت می‌کنیم اینو قول می‌دم، ماریا

جاده گم‌شده : قسمت ۰ : ماجراهای شگفت‌انگیز در مکان‌های از یاد رفته

تصویر
  جاده (بزرگراه) گم‌شده | اثر دیوید لینچ جاده گم‌شده، جایی‌ست میان کوه‌ها و دشت‌ها و شهرها و روستاها، که طلسم‌هایی قدیمی یا جادوهایی مدرن، آن را از چشمان ما پنهان کرده‌اند. این جاده‌ها همیشه مملو از ماجراهای شگفت‌انگیز و خاطرات گم‌شده‌ای هستند که بازیابی آن‌ها، بی‌نهایت هیجان‌انگیز است. فقط یک لحظه فکر کنید به «یافتن چیزی که اندکی بدان دست یافته‌اند»! اما این جاده‌های گم‌شده، همیشه آن‌قدرها دور از زندگی ما و محیطش نیستند. گاهی در پایان خیابانی که سال‌های سال است در آن زندگی کرده‌ایم، پارکی هست که هیچ‌وقت به آن سر نزده‌ایم. گاهی پشت مدرسه‌ای که ۵ سال در آن تحصیل کرده‌ایم، خانه‌ای قدیمی هست که هیچ‌وقت ندیده‌ایم. و حتی هستند کافه‌ها و کتابخانه‌هایی که از سال‌ها قبل، آن‌ها را به فراموشی سپرده‌ایم و به آن‌ها سری نزده‌ایم. جادوی رادیاتور اسپرینگز از جاده ۶۶ (از انیمیشن به‌یادماندنی و دوست‌داشتنی ماشین‌ها) درست مثل جاده ۶۶ که مک‌کوئین به اشتباه در آن پیش رفت و رادیاتوراسپرینگز را پیدا کرد، که سال‌های سال بود که از یادها رفته بود. این کشف، موجب شد که او به نماهای بسیار زیبایی دست پیدا کند که م

سواران تاریک در خیابان‌های تهران

تصویر
  نیروهای ضدشورش اسب‌سوار در میدان ونک تهران میدان نبرد چونان بود بر ایشان، که صدای چکاچک باتون‌ها از دور و نزدیک به گوش می‌رسید و اینان را مرکب‌هایی بود بی‌اندازه چالاک و بادپا، اما چه از آنها بر می‌آمد آنگاه که بر ایشان حمله می‌بردند و مسیر را بر ایشان می‌بستند و بر زمین می‌کوفتندشان؟ بر مرکب نشستن آنان را مرتفع می‌ساخت تا از جنبش‌های دشمنان در فواصل دورتر هم خبردار شوند و آنان را در پی افتاده و از بین برند و در خون خود غرقه سازند. چنین بود که دیگر هیچ‌یک را جرأت در کار نبود تا در نزدیکی ایشان آیند و ضربتی بر ایشان وارد آورده، معبر را از دست‌شان خارج کنند و آنان سرشکسته راهی دربار شاهنشاه خون‌خوار خویش شوند. آیا در سرشت این اسبان نیز، دهشت و خشونتی بی‌رحمانه در جریان فتاده بود که آنان را وا می‌داشت به حمل سواران تاریکی که شاخه‌سار زیبا و دل‌انگیز گل‌های سرخ و عاشق ایران را وحشیانه می‌شکستند و شقایق‌های خون بر تن‌شان می‌کاشتند؟ بی‌رحمی را چه‌طور به آنان آموخته بودند؟ چه‌طور دل در گروی طبیعت و آزادی خویش نداشتند و این‌چنین در اسارت آمده بودند که هیچ از دویدن بر دشت‌ها و بوی خوش چمن‌ها

لیست کامل شعارهای مردمی اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ ایران و پس از آن

تصویر
در اصطلاح مردمی، شعارها جملات آهنگینی هستند که برای بیان نظرهای جمعی درباره موضوعات متفاوت، به وسیله جمع، گروه یا صنفی بیان می‌شوند. در گذشته نیز، شعار دادن، معادلی به نام رجزخوانی داشت، و امری بود که بیشتر در میدان‌های جنگ صورت می‌گرفت، تا نشانی از قدرت و توانایی جنگجو باشد و مایه تحقیر و تضعیف و ایجاد ترس در دشمنان. در پی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران ، در شهرهای مختلف، شعارهای مختلفی توسط معترضین سر داده شدند. برخی از آن‌ها درباره حجاب اجباری و مسئله زنان ، و برخی دیگر متمرکز بر مخالفت با حکومت بوده‌اند. شعار « زن، زندگی، آزادی » از اصلی‌ترین شعارها بود، که از روز اول اعتراضات در شهرهای مختلف به کار رفت. زن، زندگی، آزادی در ادامه، لیست کاملی از شعارهای به‌کاررفته در جریان این اعتراضات جمع‌آوری شده است؛ اما بهتر است به چند نکته توجه کنید: شعارهای این لیست از طریق جستجو در توییتر، ویدیوهای مردمی، دیوارنویسی‌ها، اخبار رسانه‌ها، کانال‌های تلگرامی و پیشنهادات مردمی جمع‌آوری شده‌اند. پس ممکن است برخی شعارها آن‌چنان عمومیتی نداشته باشند و فقط در برخی مناطق (داخل یا خارج از کشور) و گروه‌های